در این حمله شبانه و درگیری مرزی، جمعی از نیروهای زیر پوشش گردان مرزی سیرکان هنگام عزیمت و گشت برای استقرار در دهانه مرزی در حوالی پاسگاه میل ۱۶۷ با اشرار مسلح درگیر شدند و 8 نفر از مرزبانان بهعلت شدت جراحات وارده در صحنه درگیری و 6 مرزبان دیگر هنگام انتقال به مراکز درمانی بهعلت شدت جراحات وارده به شهادت رسیدند. در این درگیری که در نقطه صفر مرزی به وقوع پیوست، افراد مسلح با استفاده از تاریکی شب به داخل خاک پاکستان گریختند. منطقه صفر مرزی که محل درگیری مرزبانان بود از مناطق بسیار ناامن است که این افراد از طریق این مرز وارد کشور شده بودند و پس از اقدام به ترور مرزبانان با استفاده از سخت گذر بودن منطقه به داخل کشور پاکستان فرار کردند. وقوع حادثه تروریستی سراوان باردیگر جدای از چالش امنیتی شرق کشور، مسئله مرزهای ناامن شرقی و کمکاریهای امنیتی پاکستان در مقابله با تروریسم را مطرح ساخته است.
پس از وقوع حادثه سراوان مقامات جمهوری اسلامی ایران هر یک به فراخور موقعیت و منصب خود نسبت به این موضوع واکنش نشان دادند؛ مدیرکل غرب آسیای وزارت امور خارجه، یادداشت اعتراض رسمی جمهوری اسلامی ایران درباره عملیات تروریستی از خاک پاکستان علیه مرزبانان ایران را به کاردار این کشور در تهران ارائه کرد. در این ملاقات مانند رویه گذشته با محکومیت شدید این حادثه تروریستی، از دولت پاکستان خواسته شد تا براساس موافقتنامه همکاریهای امنیتی و قرارداد استرداد مجرمین بین 2کشور نسبت به برخورد قاطعانه و دستگیری رهبران و اعضای گروهک تروریستی که به خاک پاکستان متواری شدهاند، مبادرت کند تا به مجازات برسند. محمد خزاعی از ارسال نامهای مبنی بر محکومیت این اقدام تروریستی توسط سازمان ملل خبر داد و فرمانده مرزبانی کشور از مجازات عاملین این حادثه سخن گفت. در پاسخ به این اعتراضات، مقامات پاکستانی همواره تأکید دارند که درصورتی که ثابت شود تروریستها در خاک پاکستان حضور دارند دولت اسلامآباد براساس قرارداد استرداد مجرمین که در دهه 1350میان 2 کشور امضا شده است، این جنایتکاران را به دولت ایران تحویل خواهد داد.
این مسئله در حالی است که حسن روحانی رئیسجمهور اسلامی ایران در حاشیه شصتوهشتمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک با نواز شریف نخستوزیر پاکستان دیدار داشت و در این دیدار بر همکاریهای دوجانبه برای برقراری امنیت منطقه تأکید شد. پیش از این و براساس موافقتنامه همکاریهای امنیتی که در آخرین روز بهمن سال گذشته به امضای مصطفی محمدنجار وزیر کشور وقت جمهوری اسلامی ایران و رحمان ملک وزیر کشور پاکستان رسید، 2 طرف برای کنترل و امنیت مرزها، مبارزه با جرائم سازمانیافته، قاچاق موادمخدر و انسان و نیز تبادل اطلاعات پذیرفتند همکاریهای بیشتری خواهند کرد. البته مقامات ایرانی همواره مشکلات ایران و پاکستان در عرصه امنیت را مشترک و ناشی از دخالت بیگانگان دانسته و تأکید کردهاند که امضای قرارداد همکاریهای امنیتی بین تهران و اسلامآباد به نفع 2 کشور و منطقه است؛ توافقنامههایی که تاکنون دستاوردهای چندانی را به همراه نداشته است. این توافقنامهها در حالی با پاکستان به امضا میرسد که این کشور در تروریسم خوفناک و دهشتناک فرورفته است و سلسله انفجارهای تروریستی که عموماً علیه شیعیان این کشور صورت میگیرد به همراه فعالیت طالبان پاکستان در بلوچستان و وزیرستان و حملات هواپیماهای بدونسرنشین آمریکا، چشمانداز مبارزه با این پدیده شوم را در هالهای از ابهام قرار داده است. با وجود توافقنامههای تا حدی معطل مانده، باید درنظر داشت که بیتردید مسائل امنیتی منطقه نیازمند همکاریهای بسیار نزدیک است و جمهوری اسلامی ایران نیز بر این باور است که با همگرایی میتوان چالشهایی را که منطقه با آن مواجه است برطرف و بر مشکلات غلبه کرد.
انداختن توپ تروریسم در زمین افغانستان
فروردینماه سال 1388 ایران در جریان یک کنفرانس همکاری مشترک تعهد کرد که برای ثبات بخشیدن به وضعیت شکننده امنیتی در پاکستان مبلغ 330میلیوندلار به این کشور کمک کند. این کمک ایران در حالی بود که پاکستان حدود همین مبلغ را سالانه از آمریکا با همین عنوان دریافت میکند. ارائه این مبالغ به پاکستان که با دستاورد چندان چشمگیری نیز مواجه نشده، سبب انتقادات بسیاری شده است. حضور وزیر امور خارجه وقت ایران در مجلس برای توجیه این میزان کمک با این توضیح که مبارزه با تروریسم مرز نمیشناسد، نیز سبب نشد تا انتقادات از رویکرد دوگانه دولت پاکستان در مبارزه با تروریسم فروکش کند. چنانکه پس از حادثه تروریستی منطقه پیشین، برخی از نمایندگان مجلس اعلام کردند که ایران باید کمکهای خود به پاکستان را به حالت تعلیق در آورد. با وجود اینکه در جریان سفرهای مقامات سیاسی و امنیتی ایران به پاکستان مقامات این کشور هر بار قول همکاری برای دستگیری و استرداد تروریستها به ایران را میدهند و همزمان هم با تشکر از کمکهای ایران، خواهان ارائه کمکهای بیشتری میشوند ولی حداقل بهنظر میرسد طیفی از مسئولان پاکستانی که عموماً در ارتش و سازمان اطلاعات و امنیت نفوذ دارند، با تشکیل یک دولت در سایه تمایل به گسترش طالبانیسم در این کشور دارند. هر بار نیز که موج انتقادات و اعتراضات تهران به اسلامآباد درباره عدمبرخورد قاطع با ترویج تروریسم در این کشور فزونی میگیرد، با همکاری اجبارانه روی به کنترل سیل انتقادات طرف ایرانی دارند چنانکه پس از تشدید عملیاتهای تروریستی گروهک ریگی، اواخر بهار سال 1387 دولت پاکستان عبدالحمید ریگی برادر عبدالمالک ریگی را به همراه 12نفر از اعضای گروهک تروریستی موسوم به جندالله به ایران تحویل داد اما این همزاد تروریسم هربار توپ تحویل عناصر تروریستی را به بهانه موقعیت و وضعیت افغانستان در زمین این کشور میاندازد.
سایههای پنهان تعامل و تقابل
همکاری پاکستان در مبارزه با تروریسم در مرزهای مشترک با ایران تابعی از روند تعاملات مشترک با تهران است. آغاز روابط عصر جدید ایران و پاکستان گویای این امر است که گذشته و پیشینه روابط پشتوانهای مستحکم دارد؛ پس از اعلام استقلال پاکستان و تجزیه آن از شبهقاره هند در سال1947، ایران نخستین کشوری بود که این کشور تازه تأسیس اسلامی را به رسمیت شناخت. در سال 1949 لیاقت علیخان نخستوزیر وقت پاکستان نخستین سفر خارجی خود را با دیدار از تهران آغاز کرد و شاه ایران نیز نخستین رئیس کشوری بود که پس از استقلال پاکستان به این کشور سفر کرد. همچنین در مقابل، پاکستان نخستین کشوری بود که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی ایران را به رسمیت شناخت. سفر آیتاللهخامنهای در مقام ریاستجمهوری ایران به پاکستان و استقبال گرم ژنرال ضیاءالحق از ایشان نقطه عطفی در توسعه مناسبات ایران و پاکستان پس از پیروزی انقلاب اسلامی است. بیطرفی نسبی پاکستان در جنگ 8ساله ایران و عراق، مناسبات سیاسی 2 کشور را در سطح قابلقبولی قرارداد. تحولات پس از آن نیز نشان داد که روابط ایران و پاکستان بهرغم فرازونشیب، از یک روند روبه جلو برخوردار بوده است.
البته پیوندهای فرهنگی، اجتماعی و تاریخی در این پیوست مناسبات بیتأثیر نبوده است. با این همه، در حوزه امنیتی وجود حدود 987کیلومتر مرزمشترک از نقطه صفر ملک سیاه کوه تا خلیج گواتر همواره مسئلهساز بوده است. قرار گرفتن قومیت بلوچ در 2 کشور ایران و پاکستان با زبان، فرهنگ و تاریخ مشترک، از همان آغاز تبدیل به مقوله امنیتی شده است؛ موضوعی که سیاست دوگانه همکاری و رقابت توأمان را به درستی میتواند توضیح دهد، بدین معنا که از سویی، با رشد قومیتگرایی در بلوچستان پاکستان و شکلگیری نهضتهای جداییطلب، حساسیتهای امنیتی را در ایران نیز تقویت کرده است و نیاز مشترک امنیتی، ایران و پاکستان را به هم نزدیک کرده و از سوی دیگر، ظن سرایت اندیشه قوممحور به بلوچستان ایران و سرایت ناامنیها از بلوچستان پاکستان به بلوچستان ایران تردیدهایی را در ایران از توانایی پاکستان در کنترل امنیت برانگیخته است. مسیر ترانزیت قاچاق موادمخدر در امتداد مرزهای مشترک و هزینههای تحمیلشده آن بر ایران همواره بر تردیدها افزوده است. با این همه، باید درنظر داشت که مهمترین فلسفه تشکیل و تقویت گروهکهای تروریستی در 2 سوی مرزهای 2 کشور که عموماً باهدف ناآرامی و براندازی ایران ایجادشده، و بر هم زدن ثبات و امنیت و شکستن هژمونی ایران در شرایط فعلی منطقه را دنبال میکنند که از سوی دشمنان روابط 2کشور به آن دامن زده میشود.